سیاسی

ردّ صلاحیت ۲۶ نمایندۀ استصوابی‌ترین مجلس چه پیامی دارد؟

یک پیام برای نمایندگان این است که مدام باید نگران تاثیر نطق و مواضع خود در آینده باشند و به جای آن که خود نقش نظارتی را ایفا کنند همیشه احساس کنند کسانی آنان را رصد می‌کنند. بله. اگر تخلف کرده‌اند باید محاکمه شوند و رد صلاحیت برای مجلس بعدی کافی نیست. منتها تخلف مالی و اخلاقی و نه دفاع از حقوق مردم ولو بابرداست نادرست. به عبارت دیگر چه فردی که با قریب دو میلیون رای مردم تهران انتخاب شده و چه فردی یا ۲۰ هزار رای مردم یک شهرستان مدام باید نگران بعد باشند و این یعنی تولید ترس. در حالی که قرار بود الگوی مجلسیان عصر جمهوری اسلامی سید حسن مدرس باشد که با ترس میانه‌ای نداشت.عصر ایران؛ مهرداد خدیر- هیأت‌های نظارت بر انتخابات که زیر نظر شورای نگهبان فعالیت می‌کنند صلاحیت ۲۶ نمایندۀ فعلی مجلس شورای اسلامی را رد کرده‌اند. به بهانۀ این خبر می‌توان ابهامات و نکات و سؤالاتی را طرح کرد:
۱. با توجه به این که مجلس فعلی که از آن با عنوان «مجلس انقلابی» یاد می‌شود استصوابی‌ترین مجلس تاریخ جمهوری اسلامی است این خبر در یک نگاه به معنی آن است که در استصوابی‌ترین مجلس که با مشارکت حداقلی تشکیل شد ۲۶ آدم بی‌صلاحیت  ۴ سال در حال نطق و قانون‌گذاری و اطلاع از امور محرمانه مملکت و تأثیر بر انتخاب و برکناری عالی‌ترین مقامات دستگاه اجرایی بوده‌اند. این در حالی است که از سال ۱۳۷۰ که شورای نگهبان نظارت استصوابی را اختراع کرد (‌اختراه به این خاطر که چنین عنوانی در قانون اساسی و مشروح مذاکرات قانون اساسی وجود ندارد‌  هر چند تفسیر به شورای نگهبان سپرده شده) مهم‌ترین توجیه نظارت استصوابی این بوده که نمایندگان صالح وارد مجلس شوند. شورای نگهبان در واقع انتخابات را دو مرحله‌ای کرده خود افراد صالح را برمی‌گزیند و مردم اجازه دارند از بین صالح‌ها اصلح‌ها را انتخاب کنند. حال می‌توان پرسید این ۲۶ نفر آیا از ابتدا صلاحیت نداشتند یا بعد صلاحیت خود را از دست دادند؟. اگر از ابتدا چرا برای مجلس فعلی تأیید شدند و اگر بعد چه جرمی مرتکب شدند؟ اظهار نظر اگر بوده که وظیفه قانونی خود را عمل کردند. اگر مالی یا اخلاقی بوده چرا و چگونه و چرا دادگاه صالحه به آن  رسیدگی نمی‌کند؟
۲. نام آقای علیرضا بیگی در بین رد‌شده‌ها بیش از دیگران جلب توجه می‌کند. به یک دلیل خاص. آن هم این که از او به عنوان افشاگر جریان شاسی بلندها یاد می‌شود. با توجه به این که همین دو سه روز قبل بود که رهبری مقابله با فساد را از افتخارات نظام اعلام کردند این اقدام مغایر این سخن است و شاید گفته شود در واگذاری خودرو به نمایندگان فسادی رخ نداده بود. بله، فساد به معنی مصطلح نبوده ولی توقع از نمایندگان این است که امکان ویژه برای خود نخواهند. جدای این همین حالا اگر او نامزد شود رای بالا می‌آورد و این یعنی افکار عمومی باور دیگری دارد. شاید به محکومیت قضایی اشاره شود. آن هم با توصیه یا عفو یا امکانات دیگر قابل حل است و در مجموع رد صلاحیت نماینده افشاگر با سیاست کلی مقابله با فساد سازگار نیست مگر این که افشاگری نماینده تبریز را هم مصداق اصطلاح ابداعی آقای رییسی بدانیم: فساد‌نمایی و جرم فساد‌نمایی را متوجه او کنند.
۳. امام خمینی در وصیت‌نامه خود از نمایندگان مجلس خواسته در تصویب اعتبارنامه‌ها دقت کنند تا نمایندۀ ناصالح وارد نشود و این یعنی مأموریت تعیین صلاحیت را پیشاپیش به شورای نگهبان نداده است. بعدتر اما هر قدر نظارت استصوابی پررنگ‌تر شده تصویب اعتبارنامه‌ها هم تشریفاتی‌تر شده است. اگر نماینده‌ای مشکل داشته باشد دیگرنمایندگان می‌توانند در تأیید اعتبارنامه‌ها به آن بپردازند.
۴. هر نماینده‌ای هواداران و خویشان و اقوامی دارد و در برخی شهرها که شخص با ۱۲ هزار رای وارد مجلس شده حذف او موجب کاهش مشارکت می‌شود. چرا اجازه نمی‌دهند خود مردم تصمیم بگیرند؟ قرار است نماینده آن مردم باشد یا شورای نگهبان؟
۵. برخی اطلاعات حاکی از آن است که صلاحیت علی مطهری تأیید شده است. همین که یک بار رد می کنند و مرتبه بعد تایید یا هیات اجرایی رد می کند و هیأت نظارت تأیید یا چون فکر می کنند در صورت مشارکت پایین بختی ندارد و بهتر است برای ادعای حضور همه طیف ها باشد نشان می دهد معیار واحد وجود ندارد و بسته به شرایط و اقتضائات وضعیت تفاوت می کند. بدتراین که این انگاره وجود داردکه هر قدر لابی ها قوی تر باشد احتمال تایید فرد رد شده بیشتر است. در یک نظام انتخاباتی حزبی اما این قدر یک نهاد بیرونی از ابتدا تا انتهای انتخابات مداخله و مدخلیت ندارد.
۶. هنوز مشخص نیست مشارکت بالا با نتیجۀ نامطمئن در دستور کار است یا نتیجۀ مطمئن ولو به بهای مشارکت پایین.  اگر اولی احتمال تأیید صلاحیت ها بیشتراست و اگر دومی باشد کمتر.
۷. رد صلاحیت ۲۶ نماینده این پیام را هم با خود دارد که  نمایندگان مدام باید نگران تاثیر نطق و مواضع خود در آینده باشند به جای آن که خود نقش نظارتی را ایفا کنند همیشه احساس کنند کسانی آنان را رصد می‌کنند. بله. اگر تخلف کرده‌اند باید محاکمه شوند و رد صلاحیت برای مجلس بعدی کافی نیست. منتها تخلف مالی و اخلاقی و نه دفاع از حقوق مردم ولو بابرداست نادرست. به عبارت دیگر چه فردی که با قریب دو میلیون رای مردم تهران انتخاب شده و چه فردی یا ۲۰ هزار رای مردم یک شهرستان مدام باید نگران بعد باشند و این یعنی تولید ترس. در حالی که قرار بود الگوی مجلسیان عصر جمهوری اسلامی سید حسن مدرس باشد که با ترس میانه‌ای نداشت.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا