ساختار مدیریت در دنیا اشتباه است و قابلیت ارتقاء ندارد

به گزارش بانک برتر؛ از زمان فریادهای اورکا اورکا ( یافتم یافتم ) و کشف محاسبه حجم اجسام غیر هندسی توسط ارشمیدس تا افتادن سیب از درخت و کشف قانون جاذبه از سوی نیوتن دانشمندان زیادی با طرح سوال به کشفیات بزرگی دست پیدا کرده اند.
اگر بخواهیم پی به راز اصلی کشفیات بشر ببریم به یک کلید واژه می رسیم و آن کلید واژه « پرسیدن یا سوال کردن » است وقتی سیب از درخت افتاد نیوتن از خود پرسید چرا سیب از درخت افتاد؟ در نتیجه این سوال بود که نیوتن راز بزرگ جاذبه در طبیعت را کشف کرد. پیش از نیوتن میلیاردها نفر از زیر درخت سیب گذشتند و هرگز نپرسیدند که چرا این اتفاق افتاد و یا اگر پرسیدند یا دانشن کافی نداشتند و یا به اندازه کافی سمج برای به جواب رسیدن نبودند.
اصولا آدم های عادی زندگی عادی بر اساس پیاله عمرشان در کره خاکی دارند. افرادی که سوال می پرسند عادی نیستند. آنها در پی راز و رمزهای هستند که همین پیگیری ها و سماجت ها آنها را از آدم های معمولی متمایز می کند.
دکتر محمد شریف ملک زاده آدم عادی نیست. چون در مصاحبه ها و سخنرانی ها مدام سوال طرح می کند. می پرسد چرا جهان در جریان ویروس کرونا دچار بحران عمیق شد؟! او خود به سوال خود چنین پاسخ می دهد ، چون سیستم های مدیریتی فعلی پاسخگوی انقلاب صنعتی چهارم نیستد. ملک زاد که روزگاری بر صندلی معاونت ریاست جمهوری تکیه زده بود و ۳۰ سال تجربه مدیریت خرد و کلان را دارد حرف های جالبی می زند که خواندن آن آدم را به اندیشیدن وا می دارد.آنچه در پی می آید حاصل سخنان این ایده پرداز و استاد دانشگاه است.

*آقای دکتر شما درجایی آینده شغلی را به چالش کشیدید و سیستم اداری در ایران و دیگر کشورها را زیر سوال بردید؟
**بله! من فقط یک سوال کردم و پرسیدم که آینده شغلی ما کجاست؟! یعنی وقتی می پرسیم آینده شغلی ما کجاست؟ در واقع آینده از ما انتظار دارد که چه مهارت هایی را بیاموزیم خیلی ها مدعی هستند که سی سال تجربه کاری دارند اما بعد از بازنشستگی تنها کاری که بلد هستند و به ذهنشان خطور می کند کارهای دفتری و کارهای عادی و بدون نیاز به مهارت خاص رو می آورند
چرا؟! چون سیستم آموزشی و ساختار اداری کشور اشتباه است. این سیستم آموزش فنی و تخصصی به کارمندان نداده است و چون افراد هیچ مهارتی شغلی ندارند.
پس آینده ازما انتظار دارد مهارت هایی را آموخته باشیم. بنابراین یک جوان نباید وقت خودش را در یک سیستم اداری و با کارهای دفتری تلف کند و در یک سیسمتی کار کند که کسب تجربه و کسب مهارت در آن سیستم نباشد.
*انقلاب صنعتی چهارم با هوش مصنوعی آمده است کارکرد انسان در کجایی این انقلاب است؟
** بله! ما چند سالی است که وارد انقلاب صنعتی چهارم شده ایم.مشخصه اصلی این انقلاب سیستم های فیزیکی و مجازی است پس انسان در این سیستم به مهارت های نیاز دارد یعنی با تمام موفقیت هایی که سیستم هوش مصنوعی دارد باز نمی‌تواند ما را موفق کند. در انقلاب صنعتی چهار ، تنها عامل موفقیت انسان انعطاف پذیری شناختی است. انعطاف پذیری شناختی روش های مختلف فکر کردن است یعنی اگر شما نتوانید روش جدیدی از فکر کردن را بیاموزید ‌ نمی‌توانید انعطاف پذیری شناختی نسبت به همکاران و هم نوعان و جامعه ذینفع و مشتری داشته باشید. بنابراین باید دنبال روش های جدیدی که منتج به تولید فکر بشود ، برویم. چون حرفه شغلی ما مغز ما است. این مغز است که فرمان می دهد چگونه می‌خواهیم فکر کنیم و چگونه این فکر روشی باشد برای حل مشکلاتی که بخواهد در این سیستم یا در سیستم دیگری کار کند.
دومین بحث در دنیای مجازی و در دنیای هوشمند بحث مذاکره است اگر ربات ها به نیروی کار تبدیل شدند بازهم جوابگو نیستند. اگر تمام ربات های هوشمند تمام هوش مصنوعی جهان به کمک سیستم های فراوردی در جهان بیایند باز هم موفقیت حاصل نمی شود بلکه این انسان با مهارت است در انقلاب صنعتی موفق است انسانی که باید مهارت های اجتماع آینده را یاد بگیرد. مهارت های اجتماعی در آینده است که می تواند به هوش مصنوعی ارتقاء بدهد.
ارتباط بین فردی تعامل و تشریک مساعی و تبادل بین همکاران و کارشناسان تحت عنوان گروه های دینی و کار گروهی کردن می تواند به عنوان یک مهارت اجتماعی شما را سوق بدهد. اگر شما نتوانید مهارت اجتماعی داشته باشید نمی‌توانید موفق بشوید کسانی هستند که در یک کارخانه بالاترین سیستم های هوشمند را پیاده می کنند ولی چون مهارت اجتماعی بلد نیستند فرصت ها را از دست می دهند.
من با اطمینان می گویم که اگر شما فوق تخصص آی تی داشته باشید فوق تخصص جراحی قلب باشید باید این را بدانید که قلب اصلی قلب آی تی ، مهارت است. بگذار یک مثال از مهارت اجتماعی بزنم. یک پزشک وقتی با بیماران خود با مهارت های اجتماعی و روانشناختی رفتار کند ۵۰ درصد مشکل را حل می کند وای بر زمانی که این پزشک از رفتار های مثبت در برخورد با بیماران اش دوری کند.
*با این حال شما بعنوان یک ایده پرداز چه نسخه ای برای انقلاب چهارم می پیچید؟
**ساختار مدیریت در دستگاههای اجرایی دنیا ، ساختار مدیریت حتی در دستگاه های بخش خصوصی دنیا ، اشتباه است و قابلیت ارتقاء در سطح کنونی را ندارد چرا چون در دوره کرونا مشخص شد که ما با ناموفق ترین خدمات در سیستم مدیریتی کشورهای دنیا روبرو هستیم. عجیب اینکه در دنیا و در این جریان کرونا نتوانستیم یک برنامه ایجاد کنیم تا روابط اجتماعی و ارتباطات و تعاملات ایجاد شود. یعنی تازه برخی به این فکر افتاده اند که چگونه سیستم های هوش مصنوعی و سیستمهای مجازی در کنار خانواده قرار بگیرد چگونه ارتباطات و تعاملات اجتماعی برقرار شود. در اینجا باید بگویم که چون تعریفی درستی از انقلاب صنعتی چهار نشده است در جریان ویروس کرونا در این دو سه سال دیدید که ریشه ای مشکلات از کجا بیرون می زند این مشکلات البته هم در ساختار کشور ما هم در ساختار دنیا خودش را نشان داد.
بنابر این ما باید روش های کهنه فکر کردن را از ساختار اداره حذف کنیم براساس قوانین مقررات در دستورالعمل ها و آیین نامه ها و شیوه ها و رویه ها کارها را جلو نبریم.
*بالاخره ما در این سیستم و با این دستورالعمل ها و آیین نامه ها کار می کنیم پس باید چکار کنیم؟
** اشتباه برداشت نشود. همه حرف های من این است که ما باید روش های جدید فکر کردن را بیاموزیم. روش های جدیدی که ما را ارتقا بدهد.البته نباید دنبال روش های جدید فکر کردن در ساختارهایی اداری باشیم چون اگر دنبالش باشیم در واقع برگشت به گذشته می زنیم.
*حرف آخر شما؟!
** در مهارت ، مهمترین بحث علاوه بر مهارت شناختی مهارت مذاکره ، مهارت اجتماعی و مهارت قلبی است یعنی در سیستم مهارتی طوری رفتار کنیم که همه افراد را با یک چشم نگاه کنیم یعنی شروع کارها را بر اساس انگیزه قلبی نه انگیزه عقلی قرار دهیم.قدم اصلی در ساختار های اداری و ساختار های بخش خصوصی که بتواند قدرت هم افزایی را بیشتر کند هم از لحاظ اقتصادی هم تجاری سازی نشان ، این است که شما نگاهتان را یک نگاه مثبت نگر و بسیار شفاف به همه داشته باشید.